☕ کــــافه پیـــاده رو

صاف بایست و لبخند بزن.بگذار مردم نگران لبخندزدنت باشند...چه گوارا ☭

☕ کــــافه پیـــاده رو

صاف بایست و لبخند بزن.بگذار مردم نگران لبخندزدنت باشند...چه گوارا ☭

دست هایش...

                                       


یک زن قادر است خیلی چیز هارا با دست هایش بیان کند یا اینکه با آنها تظاهر به انجام کاری کند. در حالی که وقتی  به دست های یک مرد فکر  میکنم ، همچون کنده ی درخت بی حرکت و خشک به نظر میرسد.دست های مردان فقط به درد دست دادن ، کتک زدن ، طبیعتا تیر اندازی و چکاندن ماشه ی تفنگ و امضا میخورند.این ها کارهایی هستند که دست یک مرد توانایی انجام آنها را دارد. و البته کار کردن. اما به دست های زنان در مقایسه با دست های مردان باید به گونه ای دیگر نگاه کرد: چه موقعی که کره بر روی نان می مالند ، و چه موقعی که موها را از روی پیشانی کنار میزنند. هنوز هیچ فقیهی  به این فکر نیفتاده است که درباره ی دست های زنان در آیین پروتستان صحبت کند...آنها به جای آن فقط درباره ی قوانین ، اصول ، هنر و دولت به موعظه می پردازند...

+ از کتاب "عقاید یک دلقک" نوشته ی "هاینریش بل " استخراجش کردم

نظرات 14 + ارسال نظر
پاریس پنج‌شنبه 28 آبان 1394 ساعت 17:22 http://littleparis.blogfa.com/

:)

▁ ▂ ▄ ▅ ▆ ▇ █ مرگ تدریجی یہ رویا █ ▇ ▆ ▅ ▄ ▂ ▁
سلام وعرض ادب.امیدوارم شاد باشین وسرحال.وروزتون رو باخوبی آغاز کنین.امروز روزپنجشنبه 28 آبان ماه.برابر با7صفر1437 برابر با19 نوامبر2015 دویست وچهل وسه روز از سال رفته و121 روز مونده به سال95.یادم میاد موقعی که مدرسه راهنمایی درس میخودنم یه دوستی داشتم به اسم سهند ایشون خیلی منظم ومتشخص بود ادم پری بود در عین سن کم واون حال وهوای خودمون اما مطالعه زیاد داشت وپدر ومادرشون از کاردانان ایرانی توسفارت کانادا وسوئیس بودن هر روزی که میامد حرفهای خوبی میزد پر معنا وعمیق خیلی ها مسخره اش میکردن وتعدادی بندرت حرفهاشو گوش میکردن اما انتقاد داشتن اما الان میفهمم که حرف یکی از بزرگان یا ائمه ما این بود که اگر میخوای همنشینی کنی با ادم عالم وبافهم همنشینی کن.الان میفهمم بعضی از حرفهاشو.سراغی که ازش گرفته بودم ایشون دکترای یکی از رشته های مهم کشوری حالا بماند توکانادا خونده وبرای فوق دکترا داره میخونه واقعا دوست خوب وباارزشی بود حیف که از دستش دادم یکی از حرفهاش که همیشه میامد میگفت که تو کاغذ کارهای یه روزتو بنویس واگر کاری داری که نمیتونی انجامش بدی به خودت تلقین کن وبه قول خودت روحیه بده که من حتما میتونم انجامش بدم به قول خودمون تزریق میکرد به بچه ها اما اون موقع به قول خودمون حالیمون نبود اون حرفهاش علمی وروانی بود حرفم اینه دوست من تو هر جایی هستی اگر دیدی کتابی نوشته ای ادمی نوشتاری گفتاری دیداری رفتاری چیزی آموزنده بود حتما استفاده کن که به دردت بخوره اگر ادمی با فهم وبادانش پر رو میشناسیش ولش نکن بهش بچسب ونهایت استفاده رو ببر ازش.ممنونم نظرمو خوندی.راستی روز5شنبه هست برای تمامی اموات بخونید فاتحی وصلوات یاد کنیم امواتمون رو

▁ ▂ ▄ ▅ ▆ ▇ █ مرگ تدریجی یہ رویا █ ▇ ▆ ▅ ▄ ▂ ▁
سلام وعرض ادب.امیدوارم شاد باشین وسرحال.وروزتون رو باخوبی آغاز کنین.امروز روزچهارشنبه 27 آبان ماه.برابر با6صفر1437 برابر با18 نوامبر2015 دویست وچهل ودو روز از سال رفته و122 روز مونده به سال95.از دیروز در مورد تلگرام یه چیزی بود که تودلم بود باید میگفتم وان هرچیزی که مربوط میشه به یه غم ازشهروندانمون سریع براش موضع نگیریم براش جک یاکلیپ نسازیم....خوب بچه های تیم ملی هم بردن وخیالمون راحت شد فعلا.اما این روزها حال وهوای تهران چطوری تمیزه یا سربی وکثیفه؟این روزها حال وهوای پاریس چطوره؟این روزها تروریست ها کجارو خراب کردن یامیخوان خراب کنن بیچاره ها مظلومین واونهایی که نمیدونن چه بلایی سرشون میاد؟این روزهاهمه دنبال وام 25 میلیونی هستن شماچطور؟این روزها همه منتظر ریختن یارانه هستن شماچطور؟این روزها کنکوریها منتظر شنیدن ثبت نام دفترچه کنکورسال 95 هستن؟این روزها گیت های مترو برداشته میشن وبجاش بلیت الکترونیکی میادشماچطور میدونین؟این روزها دادگاه های عوامل پول زیاد و....به راهه شماچطور میدونین؟این روزهاهمه یه جورین شماچطور اینجورین؟این روزها همه دغدغه هاشون برای آینده ووضعیت مالیشون هست شماچطور دغدغه مالی داری یانه؟خیلی از این مسائل وموضوعات مبهم توذهنم برای نوشتن اما چه فایده از نوشتن چون بعضیهاشون به سرانجامی نمیرسن یانمیشه...راستی شما چقدر ویا بهتره اینطوری بگم شاید هم تکراریه البته که تکراریه وقتی ذهنت روحت جسمت درگیر خیلی چیزها وادمها وغیره میشه چقدر درگیر میشی چقدر غم وغصه برات میاد چطوری میتونی از این چیزهایی که گفتم بیرون بیایی؟هان چه جوری؟با توکل به اون صبر ارامش یا نه همه اینها حرفه خودت چی فکر میکنی؟من فقط میگم جوری وطوری بشه که همه اونی که میخوان باشن....خوشبختی جوونهامون سلامتی مریضهامون و...زیاد حرف نمیزنم دیگه...ممنونم

▁ ▂ ▄ ▅ ▆ ▇ █ مرگ تدریجی یہ رویا █ ▇ ▆ ▅ ▄ ▂ ▁
سلام وعرض ادب.امیدوارم شاد باشین وسرحال.وروزتون رو باخوبی آغاز کنین.امروز روزسه شنبه 26 آبان ماه.برابر با5صفر1437 برابر با17 نوامبر2015 دویست وچهل ویک روز از سال رفته و123 روز مونده به سال95..بله بالاخره نمایشگاه حمل ونقل ریلی هم تموم شد ورفت به دفتر تاریخ نمایشگاه سال94.دیدی وقتی تو تلگرام یا واتس آپ یا وایبر یا لاین پیامی برات میاد مخصوصا تو تلگرام پیام باتصویر چقدر برات دوست داشتنی میشه که هم ببینی وهم بخونی مخصوصا بعضی هاشون تو عمق وجودت میره وبه قول خودمون کیفشو میبری وبعضی از پیامها رو اصلا نگاهش هم نمیکنی میدونی کدوم ها رو میگم همون پیام هایی که طولانی هستن اما چیزی که تواین پیام ها من دیدم ومیبینم بنظرم همش تو یه سطحی هست واون درمورد عشق وعاشقی وعذفانی وجٌک هست.اما چه چیزی دستگیرمون میشه دوست من اصلا هدف از این پیام ها چیست؟آیا میتونه بعضی از این پیام ها درس اخلاقی بده بعضیهاشون مسیر حرکت رفتار گفتارمون رو عوض کنه یا نه صرف اینکه شماره پی ام هایی که تو هر یکی از این برنامه های ارتباطی میاد نشون میده به همه بگیم نگاه کن امروز مثلا تلگرام من 1000 تا پی ام داشت تو اینستگرامم چدر من رو فالو کردن وبه صرف این ببینم که اصلا بعضی از این پیام ها رو نخونده برای دیگران بفرستیم نمونه ای بود برای تلگرام که اون هم در مورد ماه محرم بود که نوشته هایی که در مورد توهین به مقدسات ونذر ونذورات بود پخش شده بود توتلگرام بگذریم....امیدوارم که روزی بشه از همه چیزها وهمه نعمت ها وموهبت هایی که خدای متعال بهمون داده نهایت استفاده سالم وکامل رو ببریم...ممنونم نظرمو خوندی

بیتا یکشنبه 24 آبان 1394 ساعت 12:37

تعجب: بچه هیییییییییییچی نفهمیدم اصلا هیچی نفهمیدما
ولی نوشتت خوب بود چون قاطی پاطی بود
مهم اینه که خودت میدونی چیه اینو اینجا نزاری!

ن.پاییزان جمعه 22 آبان 1394 ساعت 19:49

سلام شب نویس خودم
سبک نوشته هات یه جورایی عوض شده و شاید درک ما از فهمش عاجزه!

سلام استاد نازنین خودم:)
نه شما که خودتون خدای مفهوماتین:) به ژولیده بافی های این دیوانه توجهی نکنین:) گاهی خودشم نمیفهمه چی میگه...

مَری جمعه 22 آبان 1394 ساعت 18:58 http://madmazel-mari.blogfa.com/

اخر به این طریق خیلی چیزها یاد گرفتم

اما باز هم به روی چَشم بانو :)

ای جان:)

علی پنج‌شنبه 21 آبان 1394 ساعت 16:18

یه جورایی حالا شاید ربطی نداشته باشه ولی یاد ترانه هایی که شاهین نجفی میخونه افتادم...

علی پنج‌شنبه 21 آبان 1394 ساعت 16:16

▁ ▂ ▄ ▅ ▆ ▇ █ مرگ تدریجی یہ رویا █ ▇ ▆ ▅ ▄ ▂ ▁
سلام وعرض ادب.امیدوارم شاد باشین وسرحال.وروزتون رو باخوبی آغاز کنین.امروز روز4شنبه 20 آبان ماه.برابر با 28 محرم لحرام برابر با11 نوامبر2015 دویست وسی وپنج روز از سال رفته و129 روز مونده به سال95..چشم بهم زدم دیدم 8 ماه از سال رفته انگار که همین دیروز بود که شب اول فروردین94 بود وداشتیم آماده میشدیم برای ورودی سال94 والان8 ماه از سال رفت به همین سادگی رمضان ومحرم رو دیدیم واقعا چقدر باید به خودمون ببالیم که خدای خوبی داریم بهمون فرصت میده وماانگار بیخیال وبی تفاوتیم قدرشو نمیدونیم اون به ما مهلت میده که دست از کارهای اشتباهمون بکشیم اما بهتره بگم خودم.....بابا یارو مسیحی یهودی کلیمی وهر فرقه میاد با آغوش باز خدا رو اونطوری که خودش میخواد وتو وجودش رفته قبول میکنه وبه پیامبر و...شهادت میده که انگار یه اب سرد وخنک وگوارا خورده وبه جونش رفته به قول خودمون جیگرش خنک شده که ما بهتره بازم خودمو بگم من که مسلمونم ویه عمر این اب گوارا وخنک تو وجودم هست قدرشو ندونستم وهنوز تشنه هستم این تسنه بودنی که حرف زدم یعنی قدرندونستن خوبیها وخدای مهربونم خدایی که به قول لوتیها مشتی هست....ماها بهتره خودمو بگم من اگر گرفتارم اگر به جایی نمیرسم اگر روزیم کم هست و....چون خدا رو درک نکردم ونشناختم که اگر اینطور بود الان اینطوری نبودم.بشه اون روزی که هممون بگیم اخ خداجون دوستت دارم ممنونتم از اینکه هوامو داری وبهم نفس میدی زندگی میدی زن وبچه وخونه وزندگی وماشین وموتور وخیلی چیزهای دیگه.....ممنونم نظرمو میخونی

▁ ▂ ▄ ▅ ▆ ▇ █ مرگ تدریجی یہ رویا █ ▇ ▆ ▅ ▄ ▂ ▁
سلام وعرض ادب.امیدوارم شاد باشین وسرحال.وروزتون رو باخوبی آغاز کنین.امروز روزسه شنبه 19 آبانماه برابر با27 محرم1436 برابر با10 نوامبر2015 دویست وسی وچهار روز از سال رفته و130 روز به اخرسال هست.نمیدونم من یا دیگران بیحال هستیم یاخودم فقط نمیدونم این روزها نگاه همه متفاوته.نمیدونم مردم به چه فکری سیر میکنن وزندگی میکنن وروز رو به شب وشب رو به روز میگذرونن.نمیدونم این روزها هم کبوترهای یاکریم هم وقتی ماها از کنارشون رد میشیم بیحال اصلا قدم نمیزنن اصلا پرواز نمیکنن به قول خودمون نمیپرن درسته امتحان کردی؟نمیدونم چیکار باید کنیم یا کنم نه بخاطر بیحالی برای چی اصلا این حالت بوجود میامد بخاطر اب وهوا بخاطر فکر زیاد ویا بخاطر چیز دیگه ای هست ایا فقط بیحالی هست یا کنارش ناراحتی وبغض وگریه هم هست.تو چی اینطوری هستی یا بیخیالی طی میکنی؟راستشو بگو به هرحال دنیا خصلتش اینه یکی از معایب دنیا وابعاد زندگی برای ماها انسانها اون دردها وغمهاست اون نگرانیهاست که باید خودتو به بیخیالی بزنیم یا بی تفاوت باشیم یا نه بریم تو بهرش که اگر بریم تو بهرش داغون میشیم وگرفتار.امیدوارم خدای مهربون حال هممون رو هیچ وقت گرفته نکنه شاد کنه همه ماهارو آخه ما فقط خدا رو داریم حتی اون ادم های بد هم خدا رو دوست دارن گاهی دلشون برای خدا هم تنگ میشه درست نمیگم...ممنونم نظرمو دیدی وخوندی

مَری جمعه 15 آبان 1394 ساعت 15:23 http://madmazel-mari.blogfa.com/

میگویم بانو اسمت نیلوفر بود دگر ؟ (:

yes

▁ ▂ ▄ ▅ ▆ ▇ █ مرگ تدریجی یہ رویا █ ▇ ▆ ▅ ▄ ▂ ▁
سلام وعرض ادب.امیدوارم شاد باشین وسرحال.وروزتون رو باخوبی آغاز کنین.امروز روزپنجشنبه 14آبان ماه.برابر با22 محرم الحرام 1436پنجم نوامبر2015—دویست وبیست ونه روز از سال رفته و135روز به آخرسال مونده.وقتی یکی دوبار رفتم سامانه جستجوی اموات واون کسانیکه رو میشناختم جستجو کردم برای شماره قطعه وردیف اون کسانیکه یه روزی پیشم بودن بهم میخندیدن وحرف میزدنن وناراحت میشدن وگریه میکردن وتمام حرکات ورفتار وگفتارشون برام لذت بخش وشیرین بودن حتی موقعی که اذیت میشدم واذیتم میکردن اذیتی که میکردن نه اینکه کتک بزنن ویا بی احترامی وتوهین کنن نه اصلا اینطور نیست بالاخره یه چیزهایی هست که نمیشه گفت.اما یادشون بخیر.من اینطوریم هر موقع شب میشه وماه رو میبینم یاد قدیم ها ویاد تمام امواتم میفتم نمیدونم خصلتم چطور هست که ماه رو میبینم نمیدونم چرا اینطوری میشم اما......روز 5شنبه هست من همیشه این رو گفتم نگاه نکنین فقط دعای زنده ها در حق ما اجابت بشه میگم دعای اموات هم همیشه در حق من وشما وماها هست.دوست من اونها همیشه انتظار مارو میکشن که شده بریم سرخاکشون یا اگر نتونستیم براشون فاتحه قرآن ودعا ویا خیرات بدیم.چون یه روزی هم قسمت ما میشه واین رو بدون اون امبولانسی که تو بهشت زهرا ازش رد میشیم ومیبینمش یه روزی به سراغ ما هم میاد.یاد کنیم همه عزیزان از دست رفته خودمون دیگران،عزیزان فاجعه منا،هادی نوروزی.بانو هماروستا.ودیگر عزیزان هنرمند وورزشکار.بخونیم فاتحه ای وصلوات...روحشون شاد.ممنونم نظرمو خوندی...

بیتا چهارشنبه 13 آبان 1394 ساعت 19:24


عجیب ترین نوشتته
چه عجب به درو دیوار و روزگار فحش ندادی
چرا دیگه دست بیبیم
وقتی بچه ای دستتو میگیره خیالت از همه دنیا راحته
دلم برا ان موقع ها تنگ شد
بعد از دیپلمم یه دست دیگه میاد که بد نیس
تورو نمیگما به تو دیپلم نمیدن

اینو از کتاب استخراج کردم
دست بیبیم که جای خود داره
چی؟!! گفتی دیپلم؟ای واهاهای

امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.