بار الها ! طبق محاسباتم گمان میکنم که داری میزان سگ جان بودنم را امتحان میکنی.مرا گذاشته ای لای پرس که ببینی استخوان هایم تا کی تحمل دارند و نمی شکنند.همه ی اینها هم روزی تمام میشوند لابد.فقط فشار راجوری تنظیم کن که وقتی از لای پرس آمدم بیرون بتوانم سر پا بایستم
+ میتوانم ادعا کنم همه چیز به شدت روی اعصابم، روی حساس ترین جای اعصابم، قرار گرفته. یقین دارم که چیزی جز طبیعت نمیتواند مرا از دست خودم خلاص کند.و هیچ چیز به جز آدمها نمیتواند حالم را بد تر کند